سيمين بهبهانی
 

Simin Behbehani

سال ۱۳۰۶ در یك تابستان گرم ، ۲۸ تیر ماه ، در خانه ی  پدر بزرگ مادری  به  دنیا آمدم . مادرم فخری ارغون ( فخرعظمی ، بعدها  فخر عادل خلعتبری )  بعد از ازدواج  با  پدرم ،  عباس خلعتبری ( نویسنده و مدیر روزنامه ی اقدام )  زندگی شادی نداشت .  پانزده روز پس از ازدواج  به  كرمانشاه تبعید شد و دوران این تبعید به درازا كشید ( نزدیك به دو سال ) . پس از بازگشت پدرم به تهران ، عروس منتظر  متوقع  یك زندگی آرام  و سرشار از عشق بود  و دریغ  كه روزگار به او  و همسرش چندان ترش كرده بود كه عشق ازمیان گریخته بود .

سه ماه بعد ، مادرم در حالی كه مرا در شكم  داشت به خانه ی  پدری باز گشت . و شش ماه  بعد مرا به دنیا آورد .

مادرم تحصیلات عالی داشت .  زبان  فرانسه  را مثل زبان  مادری آموخته بود  و ادبیات آن را
می شناخت . زبان انگلیسی را در مدرسه آمریكایی
 فرا گرفته  بود . ذوق  شعر داشت  و  شعر   می سرود . در دورانی كه پدرم در تبعید به سر می برد با گروهی از زنان تحصیل كرده  و روشنفكر  " انجمن نسوان وطنخواه " را بنیان نهاده بود . این انجمن برای آموزش زنان و آگاه كردنشان از حقوق زن  كوشش بسیار كرد و تا سال ۱۳۱۲ فعال بود . مادرم سرانجام  پس از دو سال از پدرم  رسماً  جدا شد و علاوه بر فعالیت در انجمن ، در مدارس آن روز تهران  به  تدریس زبان  فرانسه  پرداخت  و  چندی  بعد به  هـمسری آقای  عادل  خلعتبری  كه  او هم روزنامه نویس بود درآمد  و سردبیری روزنامه " آ ینده ی  ایران " را به عهده گرفت .

من در محیط فرهنگی رشد كردم . در سه سالگی به كودكستان آمریكائی سپردندم .  هنوز شش سال تمام نداشتم كه به دبستان ناموس رفتم . دوران شش ساله دبستان را در پنج سال به انجام رساندم . به دبیرستان حسنات كه بعداً  " ژاله "  نامیده شد  قدم  گذاشتم .

دوران تحصیل دبیرستانی را در كلاس های شبانه  و گاه  نامرتب به پایان رساندم  و دیپلم خانه داری فقط برای ادمه تحصیل در یكی دو رشته خاص كاربرد داشت ، از جمله رشته مامائی . من در آموزشگاه مامائی مشغول تحصیل شدم . در سال دوم تحصیل به اتهام نوشتن یك مقاله ی انتقادی در روزنامه ی " مرد امروز "  از مدرسه  مامائی اخراج شدم ، در حالی كه روحم از آن مقاله و نویسنده اش خبر نداشت .

پس از اخراج از مدرسه با نخستین خواستگار ، آقای حسن بهبهانی ازدواج كردم و از این ازدواج سه فرزند دارم ، دو پسر و یك دختر ؛ علی ، سینا ، امید . هر سه تحصیلات عالیه دارند . سرانجام پس از بیست سال زندگی زناشوئی من به جدائی انجامید .

بار دیگر با آقای منوچهر كوشیار ازدواج كردم  و با كمال تأسف همسر دوم كه  بی اندازه  شریف و مهربان بود پس از چهارده سال به سكته قلبی درگذشت .

شاعری را از چهارده سالگی آغاز كردم و از همان آغاز مورد تشویق استادان فن قرار  گرفتم .

 كتابهای شعر :

۱ ـ ستاره شكسته ۱۳۳۰

۲ ـ جای پا ۱۳۳۵

۳ ـ چلچراغ ۱۳۳۶

۴ ـ مرمر ۱۳۴۱

۵ ـ رستاخیز ۱۳۵۲

۶ ـ خطی ز سرعت و از آتش

۷ ـ دشت ارژن ۱۳۶۲

۸ ـ یك دریچه ٱزادی ۱۳۷۴

۹ ـ یكی مثلاً این كه .......۱۳۷۹

 

گزینه های شعر :

۱ ـ گزینه مروارید     چاپ ۱۳۶۷ ـ انتشار ۱۳۶۹

۲ ـ         عاشق تر از همیشه بخوان            ۱۳۷۴

۳ ـ كولی و نامه و عشق     ۱۳۷۴

۴ ـ جای پا تا آزادی          ۱۳۷۷

۵ ـ ازسالهای آب و سراب   ۱۳۷۸

 

خاطره و قصه و مقاله

۱ ـ آن مرد ، مرد همراهم   ۱۳۶۹

۲ ـ با قلب خود چه  خریدم ؟ ۱۳۷۵

۳ ـ كلید و خنجر ۱۳۷۹

 

نقد و نظر

۱ ـ یاد بعضی نفرات  ۱۳۷۸

 

ترجمه از فرانسه

از مجموعه چه می دانم ؟ اثر پی یر دوبوادفر به نام شاعران امروز فرانسه

 

ترجمه آثار سیمین به زبان های دیگر

۱ ـ A ) جای گناه ( ترجمه انگلیسی دكتر فرزانه میلانی ، كاوۀ صفا ۱۳۷۸

۲ ـ  ) آن سوی واژه ها ( ترجمه آلـمانی ، آقای بهرام چوبین و خانـم جودیت وستر

 

جوایز

۱ ـ مدال بین الـمللی صلح به مناسبت شعر  » ناشناس « ۱۳۳۱

۲ ـ لوح تقدیر » زن سال « پژوهش هقی زنان امریكا ۱۳۷۷

۳ ـ جایزه سازمان نظارت بر حقوق بشر ۱۳۷۸

۴ ـ مدال كارل فون اسیتیسكی ۱۳۷۸

۵ ـ لوح افتخار سازمان دانشنامه ایرانیكا در نیویورك ۱۳۸۰

 

آثار چاپ شده در خارج از كشور

۱ ـ كاغذین جامه ۱۳۷۱

۲ ـ نگاره گلگون ۱۳۷۷ كالیفرنیا ، لوس آنجلس شركت كتاب

۳ ـ با قلب خود چه خریدم ؟ ۱۳۷۵ كالیفرنیا ، لوس آنجلس شركت كتاب

۴ ـ دو نوار و سی دی با صدای شاعر كالیفرنیا ، لوس آنجلس شركت كتاب

 

 

چند تا شعر

۱ ـ و نگاه كن به شتر

۲ ـ كودك روانه از پی بود

۳ ـ دوباره می سازمت ، وطن !

۴ ـ مردی كه یك پا ندارد

۵ ـ یك متر و هفتاد صدم