در
فضیلت عدالت
در بعضی از
كشورها عدا لت را بسیار می ستایند.
می شود گمان كرد كه در این كشورها، برقرار كردن عدالت كار
بسيار مشكلی است.
-
بسیاری از مردم
نمی توانند در كار عدالت شركت كنند، به این علت كه
آن
قدر فقیر و بیچاره اند كه نمی توانند منصف
باشند و یا از انصاف ، چیزی بجز كمك به خودشان را
بفهمند. و عدا لتی كه آدم برای
خودش می خواهد، كم ارزش می نماید.
كم پیش آمده كه
این
سركوب شدگان اجتماع را به خاطر عشقی كه به عدالت دارند،
تحسین كرده باشند.
چیزی كه اینها كم دارند از
خود گذشتگی است و چطور از خود گذشته باشند كه خود
فقیر
و سركوب شده اند.
-
عدالت خواهی دیگران این بدبینی را به وجود می آورد كه شاید اینها فقط
در این لحظه تأمین
دارند ولی در صدد اند كه هفته ها و سالهای آینده را تأمین كنند.
-
بعضی دیگر در این بیم به سر می برند كه مبادا اوضاعی كه تا كنون ضامن سیری دایمی آنها بود از
پی قیام سركوب شدگان در هم ریزد.
-
عده دیگری هم از حقوق كسانی دفاع می كنند كه می خواهند در
آینده از آنها بهره كشی كنند.
در كشورهایی كه
خوب اداره می شوند نیازی به عدالت فوق العاده نیست. در چنین جایی عدالت خواه بی عدالتی نمی یابد،
همچنان كه نا لنده را درد نیست. در این كشورها مفهوم عدالت اختراعی است و به روش مفیدی گفته می
شود كه منافع مردم مختلف را هم آهنگ و همساز كند. عدم عدالت چشم
گیر می شود. خرجش زیاد است و برای كسی كه بی عدالتی كرده و یا برای خاندانش گران تمام می
شود.
برتولت برشت
واژه های نو:
فضيلت = مزيت ، برتری
عدالت = دادگری ( عدالت داشتن = دادگر بودن )
می ستايند = ستايش می کنند
منصف = داد دهنده ، انصاف دهنده
انصاف = عدل و داد دادن ، راستی کردن ، ميانه روی
تامين = امنيت
ضامن = پذيرفتار ، پای بند ، پابندان
پرسش :
- به نظر شما چگونه می توان منافع
گروههای مختلف مردم را هماهنگ و همسو کرد؟
تمرين :
- حداقل دو سوال در
باره ی اين درس طرح کنيد و درباره ی آنها در کلاس بحث کنيد.