اول ماه مه  ( اول ماه مای )

همانطور که  می دانيد  اکنون در اکثر کشورهای صنعتی جهان، کارگران هشت ساعت در روز کار می کنند.  کارگران در سوئد نيز چهل ساعت در هفته کار میکنند و دوروز آخر هفته يعنی شنبه و يکشنبه را تعطيل هستند. در گذشته کارگران اکثرا ده تا چهارده ساعت  در روز کار می کردند و از حقوق بسيار پايينی برخوردار بودند.

اولين بار در سال 1856 عده ای از کارگران استراليا که از شرايط سخت کاری خود ناراضی بودند تصميم گرفتند که اعتراض کنند . آنها خواستار اين بودند که هشت ساعت در روز کار کنند  و از حقوق بهتری  برخوردار باشند. آنها برای اعتراض  يکروز را تعطيل عمومی  کارگران اعلام کردند.  بقيه ی  کارگران از اين تصميم حمايت کردند  و دست از کار کشيدند. آنها از اينکه توانسته بودند اعتراض خود را سازماندهی کنند بسيار خوشحال بودند و اين روز را جشن گرفتند. در سال 1886 کارگران آمريکايی ، با الهام از کارگران استراليايی در روز اول ماه مه  دست از کار کشيدند و خواستار کار هشت ساعته شدند. در اين سال دو ميليون نفر از کارگران امريکايی دست از کار کشيدند. اما آنها در شهرهای شيکاگو و نيويورک توسط نيروهای نظامی سرکوب گرديدند و عده ای کشته شدند. کارگران از اين موضوع بسيار خشمگين شدند و در سالهای پس از آن دست به تظاهرات زدند. تا اينکه در سال 1889 کارگران توانستند به يکی از خواسته های اصلی خود که هشت ساعت کار  در روز بود دست يابند  و در سال 1890 کنگره ی بين المللی کارگران  روز اول ماه مه  را روز توقف جهانی کار اعلام کرد. 

درسوئد از سال 1939 روز اول ماه مه  جشن گرفته میشود  و تعطيل رسمی است. اکثر کارگران ، کارمندان  و زحمتکشان در اين روز راه پيمايی  می کنند. در اين راهپيمايی  کسانی که حرفی برای گفتن دارند  و خواستار چيزی  هستند ، خواسته ی خود را روی پلاکارتی می نويسند  و آنرا با خود حمل می کنند.  کسانی که توانايی راهپيمايی ندارند هم  بهترين  لباس خود را می پوشند و به تماشای راه پيمايی باشکوه اول ماه مه می پردازند. دسته های مختلف موزيک نيز سرود انترناسيونال و سرودهای ديگر اتحاديه های کارگری را می نوازند.  راهپيمايان معمولا در پارکی  جمع  می شوند و به سخنرانی رهبران خود گوش می دهند. در پايان هم همه سرود انترناسيونال را باهم می خوانند.

در ايران کارگران بارها سعی کرده اند که در اين روز به تظاهرات بپردازند  و از حقوق خود دفاع کنند . ولی  تقريبا هميشه توسط نيروهای نظامی  سرکوب شده اند.  در جريان قيام بهمن 1357 هجری خورشيدی مطابق با فوريه ی 1979 ميلادی کارگران توانستند خود را متشکل کنند  و تظاهرات بسيار گسترده ای را در11 ارديبهشت 1358  هجری خورشيدی  مطابق با  اول ماه مه  1979   ميلادی سازمان  دهند . بعد از اين تظاهرات  خمينی اعلام کرد : " خدا هم کارگر است ! " .

بعد از آن که جمهوری اسلامی  کاملا  قدرت گرفت ،  مانند رژيم سابق  به  سرکوب کارگرانی که از حقوق خود دفاع می کردند ،  پرداخت تا اينکه در شهريور خونين ( ماه شهريور 1360 هجری خورشيدی مطابق با سپتامبر 1981 ميلادی )  هزاران نفر از کارگران  ، زحمتکشان  و طرفداران آنها را در زندانها اعدام کرد.

 

اکنون کارگران ايران بسيار آگاهانه تر عمل  می کنند  . آنها  سعی    می کنند  در ضمن ايجاد  تشکل مستقل خود  با همکاران  ديگرشان هم تماس  بگيرند  و از تجربيات يکديگر بياموزند  و  سطح آگاهی خود را بالا ببرند. اول ماه مه ی 2007 حدود 4000 کارگر در تهران راهپيمايی  کردند  و شعارهای خود را مطرح کردند . آنها  از جمله  خواستار تشکيل سنديکای مستقل  شدند.

پرسش و تمرين:

1 - ليست خواسته های اتحاد کارگران را بخوانيد. يکی از خواسته ها را انتخاب کنيد و درباره ی آن يک انشا بنويسيد - به نظر شما چرا کارگران اين خواسته را دارند؟

2 - خلاصه ای از يکی از حرکتهای عده ای از کارگران ايران را بنويسيد.

3 - يکی از سازمانهای طرفدار کارگران که در شهريور خونين سرکوب شد را نام ببريد و چند خطی درباره ی آن بنويسيد.

4 - شرايط کارگران ايران را با کارگران سوئد مقايسه کنيد.

5 - یکی از مطالب این وبلاگ http://3rooz.blogspot.com را انتخاب کنید و درباره ی آن بنویسید.